اولین عکس رسمی پسرمون
سلام پسرم سلام قشنگم سلام خوشگل مامان
مامانیم الان حدود6هفتست که مامانی نتونسته بیاد وبلاگت رو به روز کنه این مدت اتفاقای زیادی افتاده مامانییه روز بیحوصله بوده یه روزخسته یه روز......
خلاصه شما تواین مدت خیلی بزرگ تر شدی ودیگه توشکم مامانی برات جانمونده دیگه نمیتونی زیاد وول بخوری الان35هفتست که خداشمارومهمون دل مامانی کرده فقط 5هفته دیگه مونده تاما روی ماهتو ببینیم مامانی داره لحظه شماری میکنه برا اولیین نگاه بینمون اون لحظه که با چشمای کوشولوت ذل میزنی به چشمام
مامانیم یه اتفاق مهم افتاده این هفته مراسم عقد کنون دایی مرتضی بود.ماهم سرگرم مراسم یه تفاق مهم دیگه هم این بود که من وشما وبابایی باهم رفتیم اتلیه واولین عکس رسمی وهنری از شما روگرفتیم مامانییم عکسا خیلی خوشگل شدن مامانی عاشقشون شده هر روز 3بار میارم نگاشون میکنم بابایی هم خیلی خوشتیپ افتاده خلاصه که خیلی خوشگل شدن دست وپنچه بابایی هم درد نکنه.